موشن گرافيک را ياد بگيريد

آيا وقتي چيزي را دوست داريد تماشا مي کنيد ، آيا هرگز فکر مي کنيد که چگونه مردم توانستند به آن داستان خاص برسند؟ من هميشه اين کار را کردم به همين دليل اين را در پشت صحنه نوشتم که چگونه همه چيز شکل گرفت تا در نهايت "Can"t Beat Me" شود.

اين ايده در ابتدا از طرف ن MOWE طي يک بحث توجيهي ، در مارس 2019 ، درباره آنچه مي توان براي بزرگداشت روز جهاني زن انجام داد ، مطرح شد. ايده عالي بود اما خيلي به مهلتي که 8 مارس داشتيم نزديک بود ، بنابراين تصميم گرفتيم آن را به يک پروژه شخصي تبديل کنيم.

تعريف داستان

ايده بوکس به عنوان تمايلي که تصويرگر ما براي کار در يک قطعه اکشن ، با حرکات و دوربين هاي زياد ، شروع کرده است. همچنين ، همه ما فکر کرديم که به تصوير کشيدن ن در يک ورزش که معمولاً با مردان همراه است خوب است.

در طي اولين طوفان مغزي ، توليدکننده ما موضوع جنگ ن با يکديگر و تأثيري که مي تواند بر پيام ما داشته باشد را مطرح کرد. از آنجايي که ما مي خواستيم قدرت ن و نه رقابت بين آنها را نشان دهيم ، اين منجر به بحث قابل توجه تري در مورد پيام اصلي داستان شد.

پس از مکالمات فراوان ، آخرين جلسه توجيهي ما براي فيلمنامه اين بود:

اين فيلم بايد کوتاه ، بين 30 ثانيه تا 1 دقيقه باشد.

اين کار بايد بيشتر با استفاده از موشن گرافيک سل انجام شود تا بتوانيم با تمام امکاناتي که تکنيک به ما امکان پذير است بازي کنيم.

هدف ما اين بود که نشان دهيم ن از آنچه جامعه معمولاً به تصوير مي کشد ، قويتر هستند.

ن در طول داستان نمي توانستند با يکديگر مبارزه کنند.

ما مي خواستيم تحريک و ناباوري مشترک ن را به صورت روزمره به نمايش بگذاريم.

شخصيت بايد واقعي و معتبر باشد - هم طراحي شخصيت و هم اقدامات او.

او نمي تواند يک ابر زن باشد زيرا او انسان است ، او بايد مانند ديگران فراز و نشيب هايي را پشت سر بگذارد.

از آنجا که ايده اوليه از تصويرگر ما بود ، او جلسات توجيهي تيم را گرفت و حدود 2:30 دقيقه با داستاني بازگشت. عالي! ما چيزي داشتيم . اما خيلي طولاني بود. آن زمان بود که من شروع به کار روي پروژه کردم تا بفهمم چگونه مي توانيم مهمترين موارد را از پيش نويس فيلمنامه در نسخه نهايي جاي دهيم.

من شروع به بازنويسي چند بخش کردم تا بفهمم چگونه همه چيز را مي توان در حوادث موازي کوچکتر خرد کرد و چگونه مي توان با فلش بک ها بازي کرد - که از زمان پيدايش نقطه اصلي داستان بوده است.

از نظر هنري و جهت گيري خلاقانه ، اين چهار ارجاع کاملاً متفاوت چيزي بودند که امروز شکل داستان را تحت تأثير قرار مي دهند.

خلق شخصيتي که احساس طبيعي داشته باشد.

ما نمي خواستيم اين شخصيت با استاندارد زيبايي مطابقت داشته باشد ، اما همه مي دانستيم که او به دليل آموزش مداوم بايد کمي عضلاني باشد. همچنين ، ما مي خواهيم اطمينان حاصل کنيم که جزئيات به خوبي جمع شده اند ، بنابراين اطمينان حاصل کرديم که شخصيت از لباس مناسب ، تجهيزات مناسب و حرکت هاي مناسب استفاده کرده است. اوه وي حتي گوش هاي گل کلم دارد که تغيير شکل ناشي از ضربه مداوم در ناحيه به دليل مشت است.

تعريف وقايع ، جدول زماني و احساسات

يکي از راه حل هايي که متناسب با متن در مدت زماني بود که ما هدف آن بوديم ، استفاده از پانل هايي براي نشان دادن لحظات مختلف متصل به همان محيط ، احساس يا واقعه زندگي او بود.

با استفاده از حذف يا افزودن فريم هاي جديد به عنوان ابزاري ، با توجه به موسيقي و ريتم طبيعي ويديو ، اين امکان ايجاد صحنه هاي پيچيده و ايجاد احساسات فراهم مي شود.

رنگ ها نيز سهم زيادي در اين ويدئو داشتند. ما مي خواستيم اين داستان خام و صادقانه احساس شود ، نسخه سياه و سفيد داستاني که براي بسياري از ن مشترک است. رنگ قرمز هم به عنوان يک برجسته در صحنه هاي پيچيده که داراي عناصر مختلفي بودند و هم به عنوان ابزاري براي ايجاد جوهاي عميق و سنگين در صورت وم کمک کرد. دو فلاش بک درد و رنجي که او در طول داستان پشت سر مي گذارد ، دلبستگي عاطفي را به همراه دارد که آنقدر قوي است که براي بيننده احساس نمي شود.

ايجاد جو با طراحي صدا

The Sound Design ماده نهايي هر داستاني است و نمي تواند براي اين داستان متفاوت باشد. ما مي خواستيم اين تجربه به نظر قدرتمندانه اما در عين حال خام و معقول برسد. بر اين اساس ، ما تصميم گرفتيم تا از طراحي صدا به عنوان بخشي جدايي ناپذير از موسيقي به روش غير داژتيک استفاده کنيم. هر صدا براي تبديل شدن به بخشي از موسيقي تکامل مي يابد و هر تکرار آن را به خردکاري روزانه اي که شخصيت ما بايد تحمل کند متصل مي کند.

در پايان ، اين در مورد بوکس نيست

هنگامي که او در رينگ است ، با ترس و جامعه خود مبارزه مي کند ، که هر روز با ترس و قضاوت ن را تغذيه مي کند تا تلاش کند کمتر از آنها و روياهاي آنها استفاده کند. در پايان روز ، او با يک هيولا مبارزه مي کند و هنگامي که برنده مي شود ، به تمام جهان ثابت مي کند که بزرگتر و قدرتمندتر از هر مانعي است.

تمام جزئيات اين ويدئو براي ايجاد آتش سوزي در شکم ما ، تحريک تأمل و نشان دادن به همه جهان است که ن هر روز با سختي بيشتري تصور مي کنند.

فداکاري و اشتياق شخصيت ما قدرت مورد نياز براي تقويت مقاومت و قدرت حاصل از اين نبرد روزمره را به نمايش مي گذارد.